استناد دبیرکل سازمان ملل به ماده ۹۹ منشور ملل متحد در موضوع جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه، بار دیگر توجهات را به این ماده جلب کرد.
به گزارش سرزمین مانا به نقل از خبرگزاری میزان – آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل پس از گذشت حدود ۲ ماه از آغاز جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه که تاکنون حدود ۲۰ هزار قربانی برجای گذاشته، در اقدامی نادر ماده ۹۹ منشور سازمان ملل را جهت تسریع در اقدام شورای امنیت سازمان ملل در مورد جنگ رژیم صهیونیستی علیه فلسطین مورد استناد قرار داد.
این ماده منشور که برای دههها غیرفعال بود، به دبیرکل سازمان ملل این اختیار را میدهد که مسائلی را که برای صلح و امنیت بینالمللی تهدید محسوب میشوند، برجسته کند.
استناد گوترش به ماده ۹۹ منشور سازمان ملل
گوترش بهتازگی، در نامه خود به رئیس شورای امنیت سازمان ملل بر پیامدهای منطقهای بالقوه غیرقابل برگشت جنگ غزه و نیازم مبرم بر جلوگیری از یک فاجعه انسانی گستردهتر تاکید دارد.
دلیل این اقدام گوترش، ناتوانی شورای امنیت سازمان ملل در تصویب قطعنامهای برای برقراری آتشبس فوری و پایدار در غزه بود؛ در عین حال، اقدام دبیرکل سازمان ملل در استناد به ماده ۹۹ منشور سازمان ملل، نشاندهنده نیاز سریع و فوری برای پاسخگویی به افزایش نگرانیها درباره وضعیت فاجعهبار انسانی غزه است.
البته اقدام مذکور واکنش شدید رژیم صهیونیستی و حامیان آن را که از چندی پیش، گوترش را به دلیل اخذ مواضعی در جهت برقراری آتشبس مورد حمله قرار دادهاند، در پی داشت.
استناد گوترش به ماده ۹۹ منشور سازمان ملل، وضعیت وخیم غزه را نشان میدهد، جایی که یک بحران انسانی در پیش است؛ دبیرکل سازمان ملل در نامه خود درباره احتمال شیوع بیماریهای همهگیر، فروپاشی امکانات بهداشتی در غزه و آواره شدن بیش از ۸۰ درصد جمعیت غزه هشدار داد.
این نخستین بار است که گوترش در دوره دبیرکلی خود به ماده ۹۹ منشور ملل متحد استناد کرده است؛ دبیرکل سازمان ملل، از جامعه جهانی خواست تا از نفوذ خود برای کاهش تنش استفاده کنند؛ در پاسخ، مقامهای رژیم صهیونیستی در سازمان ملل خواستار استعفای گوترش شدند و از مواضع او با ادعای مغرضانه بودند، انتقاد کردند.
مقامهای صهیونیست استناد گوترش به ماده ۹۹ برای درخواست آتشبس را اقدامی میدانند که امنیت رژیم صهیونیستی را تضعیف و اقدامهای حماس را مشروع میکند.
ماده ۹۹ منشور سازمان ملل چیست؟
منشور سازمان ملل سند تاسیس این سازمان است و بهعنوان یک معاهده بینالمللی در نظر گرفته میشود، به این معنی که کشورهای عضو سازمان ملل به آن متعهد هستند، هرچند در عمل، نیرویی برای ملزم کردن کشورهای عضو به انجام مفاد و مواد آن وجود ندارد.
براساس اختیاراتی که از طریق این منشور به سازمان ملل و دبیرکل آن اعطا شده است، این سازمان میتواند در مورد موضوعهای مختلف اقدام کند؛ از میان پنج ماده منشور ملل متحد که وظایفی را به دبیرکل محول میکند، ماده ۹۹ مهمترین آنها در زمینه صلح و امنیت بینالمللی است.
براساس ماده ۹۹ منشور، به دبیرکل سازمان ملل حق ویژهای داده شده است که فراتر از هر اختیاری است که قبلا به رئیس یک سازمان بینالمللی اعطا شده بود، یعنی اینکه وی میتواند در هر موضوعی توجه شورای امنیت را جلب کند.
گنجاندن ماده ۹۹ در منشور ملل متحد یک ابتکار بلندپروازانه بود تا شورای امنیت از هشدارهایی در مورد تهدیدهای فعلی یا بالقوه برای صلح بهرهمند شده و بتواند اقدام مناسب (احتمالا پیشگیرانه) را انجام دهد.
ماده ۹۹ منشور سازمان ملل عمدتا بهعنوان یک قدرت اختیاری دیده میشود و میگوید: دبیرکل میتواند توجه شورای امنیت را به هر موضوعی که از نظر او تهدید صلح و امنیت بینالمللی است، جلب کند و رئیس شورای امنیت موظف است در این صورت جلسه شورا را برگزار کند.
در گزارش ۱۹۴۵ کمیسیون مقدماتی سازمان ملل درباره این ماده آمده است: … مسئولیتی را به دبیرکل میدهد که مستلزم اعمال بالاترین کیفیت قضاوت سیاسی، درایت و صداقت است.
ماده ۹۹ منشور سازمان ملل که غالبا پیشگیرانه تلقی میشود، نقش مهمی در افزایش آگاهی جهانی از بحرانهای فزاینده ایفا میکند؛ اسناد رسمی سازمان ملل تاکید دارد که ماده ۹۹ منشور یک عملکرد پیشگیرانه است؛ این یک قدرت ویژه و تنها ابزار مستقل سیاسی است که در منشور سازمان ملل به دبیرکل داده شده است.
سابقه استفاده از ماه ۹۹ منشور سازمان ملل
بررسی تاریخی عملکرد سازمان ملل نشان میدهد که از حدود ۱۰۰ مورد ورود دبیرکلهای سازمان ملل به درگیریهای مختلف فقط ۹ مورد آن با استناد به ماده ۹۹ منشور ملل متحد بوده است و علاوه بر این سه استناد صریح دبیرکل به این ماده (۱۹۶۰ کنگو، ۱۹۷۹ ایران و ۱۹۸۹ لبنان) از سوی شورای امنیت به رسمیت شناخته شده است.
اگرچه استناد به ماده ۹۹ منشور ملل متحد در طول تاریخ سازمان ملل به ۹ بار محدود میشود، اما از لحاظ تاریخی در بسیج اقدامهای سازمان ملل در طول بحرانها موثر بوده است؛ منتقدان سازمان ملل از نمونههایی مانند نسلکشی روآندا بهعنوان فرصت از دست رفته برای جلوگیری از یک تراژدی انسانی به دلیل استناد نکردن به ماده ۹۹ منشور ملل متحد یاد میکنند.
اگرچه پیشگیری اغلب بهعنوان یک هدف برای شورای امنیت مورد حمایت قرار میگیرد، اجرای آن دشوار است؛ نبود هشدار زودهنگام، تجزیه و تحلیل خطر و ظرفیت جمعآوری اطلاعات بهعنوان دلایل شکست سازمان ملل در واکنش به نسلکشی روآندا و سربرنیتسا به ترتیب در سالهای ۱۹۹۴ و ۱۹۹۵ ذکر شدند.
کوفی عنان و دگ هامار سکیولد از جمله دبیرکلهای سازمان ملل هستند که در دوران حضور خود در این سمت بر اهمیت ماده ۹۹ منشور سازمان ملل تاکید کرد.
استفاده تاریخی از ماده ۹۹ سازمان ملل بر اهمیت آن در مقابله با بحرانهای پیچیده تاکید دارد؛ در سال ۱۹۶۰ دگ هامار سکیولد، دبیرکل وقت سازمان ملل برای نخستین بار در واکنش به تشدید خشونت در جمهوری کنگو استفاده کرد.
وی با استفاده از این ماده ۲۰ هزار نفر از نیروهای حافظ سازمان ملل را به جمهوری دموکراتیک کنگو اعزام کرد.
در نمونه جدیدتر، خاور پرز دکوئیار در سال ۱۹۸۹ در طول مراحل پایانی جنگ داخلی لبنان به ماده ۹۹ استناد کرد؛ این درگیری پیچیده شامل تهاجم و اشغال جنوب لبنان از سوی رژیم صهیونیستی با حمایت فرانسه و آمریکا بود.
دگ هامار سکیولد در سال ۱۹۵۹ در موضوع لائوس، سکیولد در جولای ۱۹۶۰ در موضوع کنگو، سکیولد در جولای ۱۹۶۱ در موضوع تونس، او تانت در سال ۱۹۶۲۲ در موضوع یمن، او تانت در سال ۱۹۷۱ در موضوع پاکستان شرقی، کورت والدهایم در جولای ۱۹۷۴ در موضوع یونان، والدهایم در مارس ۱۹۷۶ و ۱۹۷۸ در موضوع لبنان، والدهایم در دسامبر ۱۹۷۹ در موضوع تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران، والدهایم در سپتامبر ۱۹۸۰ در موضوع حمله عراق به ایران و خاویر پرز دکوئیار در آگوست ۱۹۸۹ در موضوع لبنان به ماده ۹۹ منشور ملل متحد استناد کردند.
آیا ماده ۹۹ میتواند به جنگ پایان دهد؟
شورای امنیت سازمان ملل یکی از ارگانهای اصلی سازمان ملل است؛ این سازمان شامل پنج عضو دائمی – آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین و روسیه – و ۱۰ عضو غیر دائمی است که برای دورههای خاص منصوب شدهاند؛ هر یک از این ۱۵ کشور بهصورت چرخشی به مدت یک ماه ریاست جمهوری را بر عهده دارند؛ اکوادور رئیس شورای امنیت در دسامبر ۲۰۲۳ است.
شورای امنیت ۱۵ عضوی که قدرتمندترین نهاد سازمان ملل محسوب میشود، وظیفه حفظ صلح و امنیت بین المللی را بر عهده دارد، اگر تصمیم بگیرد به توصیه گوترش عمل کند و قطعنامه آتشبس را اتخاذ کند، باید گفت که بله استناد دبیرکل به ماده ۹۹ میتواند به جنگ پایان دهد، اما گوترش هیچ اختیاری ندارد که شورای امنیت را مجبور به تصویب قطعنامه کند.
یک استاد دانشگاه جورج تاون در این باره، گفت: او میتواند به بحث و گفتوگو بپردازد، میتواند طرفین را گرد هم آورد و آنها را تشویق کند که به نوعی سازش برسند، اما به دلیل وجود حق وتو در شورای امنیت، تنها راهی که شورای امنیت میتواند یک قطعنامه اساسی در مورد این موضوع اتخاذ کند، این است که هر یک از پنج عضو دائم تصمیم بگیرند، آن را وتو نکنند.
آمریکا در ۱۸ اکتبر و ۸ دسامبر ۲۰۲۳ از حق وتوی خود علیه قطعنامهای که رژیم صهیونیستی را به حمله علیه غزه محکوم میکرد، استفاده کرد.
دانیل فورتی، تحلیلگر ارشد حمایت و تحقیقات سازمان ملل در گروه بینالمللی بحران میگوید: این واقعیت که از سال ۱۹۸۹ از این ابزار استفاده نشده است، نشاندهنده شکل دیپلماتیک و نمادین آن در موضوع غزه است.
استفاده از ماده ۹۹ در گذشته نتایج متفاوتی داشته، اگرچه هرگز واقعا صلح را به همراه نداشته است.