×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : چهارشنبه, ۷ آذر , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Wednesday, 27 November , 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر

یک استاد حقوق بین الملل گفت: مشکل آمریکا با جمهوری اسلامی ایران نیست بلکه مسئله حاکمیت ملت ایران بر منابع طبیعی خودش است. در حال حاضر حاکمیت ملت ایران بر سرنوشت اجتماعی و پایبندی بر چهارچوب سرزمینی و تمامیت ارضی‌ مسائل اصلی است. در کنفرانس بیلدربرگ در سال ۱۹۷۹ این موضوع مطرح می‌شود که ایران باید تجزیه شود و تنها راه مقابله با ایران تجزیه است. به همین دلیل ایران چاره دیگری جز این ندارد که بازدارندگی دفاعی خود را تقویت کند.

به گزارش سرزمین مانا به نقل از خبرگزاری ایلنا محمد شریف استاد حقوق بین‌الملل و  عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفت‌وگو با ایلنا، درباره دلایل وقوع کودتا ۲۸ مرداد و شکایت ایران از آمریکا در مجامع بین المللی به دلیل دست داشتن در جریان کودتای مرداد سال ۱۳۳۲،‌ گفت:  علت کودتا بدون تردید حضور یک چهره ملی بود که معتقد بود ملت ایران بر سرنوشت اجتماعی خودشان حاکمیت دارند. این حاکمیت شامل منابع نفت هم می‌شود که مورد تایید ایالات متحد آمریکا و انگلیس نبود. بدون تردید علت کودتا غیر از این نبود. اساساً این وضعیت تنها شامل ایران هم نمی‌شد،  تمام مللی که  همچون ایران دارای منابع طبیعی به ویژه نفت بودند، در معرض این تبانی‌ها به اشکال مختلف قرار می‌گرفتند.

شبکه بی‌بی‌سی فارسی ارکان رسانه‌ای نقل و انتقال اخبار کودتا بود

وی ادامه داد: انگلیس تمام نیاز انرژی خودش را در زمان جنگ از منابع ایران به گونه‌ای مفت و مجانی تامین کرده بود و به هیچ وجه حاضر نبود از چنین منبع ارزشمندی دست بکشد؛ به همین دلیل کودتا رقم خورد. مباشرت این کودتا هم با سازمان سی‌آی‌ای بود ولی سازمان‌ها انگلیسی هم در آن دخالت داشتند، حتی شبکه بی‌بی‌سی فارسی هم ارکان رسانه‌ای نقل و انتقال اخبار محرمانه‌شان بود کما اینکه چندی پیش خود بی بی سی فارسی به یک مورد آن اذعان داشت که در ساعت ۱۲ شب ساعت را به گونه اعلام کردند که به معنی موفقیت کودتا باشد. بنابراین این کشورها حاضر نبودند حاکمیت مللی از جمله ایران را بر منابع طبیعی خودشان بپذیرند.

کودتا ۲۸مرداد در ایران از مجموعه کودتاهایی بود که با مباشرت سازمان امنیتی آمریکا(سیا) در دنیا رخ داد

شریف در پاسخ به این پرسش که هدف از ارائه دادخواست علیه آمریکا با موضوع کودتا سال ۱۳۳۲چیست، بیان کرد: اینکه هدف چه باشد و آیا مقابله به مثل است یا نه یک امر سیاسی است و بهتر است که نسبت به آن اظهار نظر نکنم کما اینکه مسئله کودتا تنها در ایران نبوده است و حدود ۴۴ کودتا تماماً به مباشرت سازمان سی‌آی‌ای در کشورهای مختلف انجام شده است. فاصله زمانی اندکی میان کودتا علیه دولت دکتر مصدق در ایران و کودتا علیه دولت بی‌نظیر بوتو است که  تقریباً از کودتا در ایران الگو گرفتند. از طرفی رای دیوان عالی دادگستری در رابطه با ملی کردن صنعت نفت وجود دارد، منتها قراردادهای بعدی که منعقد شد به ویژه قراردادهایی که بعد از کودتا منعقد شد فارغ از اینکه ما این قراردادها را نامشروع می‌دانیم، حقوق بین الملل اینگونه به قضیه نگاه نمی‌کند و به مشروعیت و عدم مشروعیت حکومت‌ها ورود پیدا نمی‌کند. مسئله مشروعیت دموکراتیک و اینکه حکومت‌ها باید از مشروعیت دموکراتیک برخوردار باشند، مربوط به دهه‌های اخیر است و آن موقع این باور وجود نداشت. بنابراین اینکه آیا طرح چنین دعوایی به نتایج مطلوب منتهی خواهد شد یا خیر، باید  باخوشبینی به این قضیه نگریست.

نمی‌شود به دادخواست ایران علیه آمریکا خوشبین بود

وی افزود: این دادخواست منافع سیاسی دیگری در پی دارد. اینکه توجه اذهان عمومی را به این قضیه جلب کند که نگاه غرب به ویژه ایالات متحده آمریکا به ایران منحصر به جمهوری اسلامی نیست و نظام سیاسی کنونی ایران نیست و در دولت دکتر مصدق  هم این اتفاقی افتاده‌ است. در واقع این کودتا در ۲۵ مرداد شکست خورد. در آن زمان وزیر ایالات متحد آمریکا در لندن بود و خود را با عجله به ایران رساند و از فرودگاه مستقیماً پیش مصدق رفت. مصدق را وادار کرد که خیابان‌ها را خلوت کند. بعد از شکست کودتا خیابان‌ها دست جوانان جبهه ملی و حزب توده ایران بود چون این‌ها پیش بینی می‌کردند که کودتا تکرار شود به همین جهت در خیابان‌ها مانده بودند که با تکرار کودتا مقابله کنند ولی هندرسون سفیر آمریکا مصدق را مجاب کرد. ایشان به اشتباه پذیرفت و  به رئیس شهربانی دستور داد که خیابان‌ها را خلوت کند و همین باعث پیروزی کودتا شد. خیابان‌ها که از مردم خالی شد دارودسته شعبون بی‌مخ و پری بلنده جای مردم را گرفتند.  طرح این دعواها در مجامع بین‌المللی نشان می‌دهد که مشکل آمریکا با جمهوری اسلامی ایران نیست بلکه مسئله حاکمیت ملت ایران بر منابع طبیعی خودش است. در حال حاضر حاکمیت ملت ایران بر سرنوشت اجتماعی و پایبندی بر چهارچوب سرزمینی و تمامیت ارضی‌ مسائل اصلی است ولی دعوا از حیث حقوقی را چندان به نتایجش خوشبین نیستم.

دیوان عالی دادگستری می‌تواند آمریکا را محکوم کند

این استاد حقوق بین المل در جواب این سوال که از چه مجرایی در خصوص این موضوع می‌توان طرح دعوی کرد و اساسا ضمانتی برای اجرای رای آن مرجع قضایی وجود دارد، گفت: بین مراجع قضایی مستقر در لاهه باید قائل تفکیک شد یکی دیوان کیفری بین المللی است که الان در آن قضیه صدور قرار علیه نتانیاهو و گالانت به اتهام ارتکاب جنایت جنگی مطرح است. یکی دیوان بین المللی دادگستری است که رکن اصلی سازمان ملل متحد می‌باشد. ما قبلاً در پرونده فاجعه سقوط ایرباس دیدیم که هر وقت ایران پرونده را علیه آمریکا مطرح کرد، دیوان ایرادات ابتدایی آمریکا را رد کرد. آمریکا هم که دید مثل قضیه نیکاراگوئه محکوم می‌شود، تسلیم شد و گفت که حاضر است غرامت پرداخت کند. نمی‌توان گفت که این محکومیت‌ها اساساً ضمانت اجرا ندارد. در قرارهای دیوان کیفری بین‌المللی که شورای امنیت در آن دخالت دارد، سه عضو اصلی آن یعنی آمریکا، انگلیس و فرانسه دارای وتو هستند و این‌ها طرفدار و یا دنباله‌روی صهیونیست‌ها هستند بنابراین امیدی به ضمانت اجرایی برای رای‌ آن‌ها نیست.  دیوان بین‌المللی دادگستری در پیشینه‌ها نشان می‌دهد که آمریکا در برابر احکام قطعی آن و نه نظرات مشورتی، تسلیم شده است و خسارت هم پرداخت کرده است.

اگر جنگی صورت گیرد مردم ایران پشت حکومت خواهند ایستاد

وی در پاسخ به این پرسش که آیا آمریکا در زمان حال هم می‌تواند با چنین اقداماتی بر سرنوشت مردم ایران تاثیرگذار باشد، تصریح کرد: مبنای حاکمیت هر حکومتی پایگاه داخلی آن است و الان هم رسانه‌هایی که به صورت یکسویه در اختیار صهیونیست‌ها هستند، همین پایگاه داخلی را هدف قرار داده است. چندین رسانه ۲۴ ساعت علیه ایران تبلیغ می‌کنند و مردم را علیه حکومت می‌شورانند اما روحیه آزادی‌خواهی در مردم ایران وجود دارد کما اینکه آمریکا به همراه دنباله روهای مفلوک اروپاییش و زائده صهیونیستیش از این هراس دارند که فی الواقع اگر جنگی صورت گیرد مردم ایران پشت حکومت خواهند ایستاد یعنی تمام اختلافاتشان را کنار گذاشته و از حکومت حمایت می‌کنند؛ آن‌ها از این ویژگی مردم ایران وحشت دارند. به شدت تلاش می‌کنند که این اتفاق نیفتد.

وی ادامه اگر به چند حادثه در منطقه توجه کنیم، متوجه می‌شوم که ایران یک چهره شاخص دارد. در زمانی که عباس میرزا ولیعهد سلسله قاجار بود در تبریز مسئله قانون اساسی در ایران مطرح شد که اصلاً منطقه در خواب بود. موقعی در ایران انقلاب مشروطه صورت گرفت و بحث ملی کردن صنعت نفت در ایران مطرح شد که اصلاً منطقه به این چیزها فکر نمی‌کرد. همه این‌ها یک چهره شاخص به ایران داده است به همین دلیل در سال ۱۹۷۹ این طرح تجزیه ایران در کنفرانس بیلدربرگ در اتریش پرده برداری شد که برنارد لوییس طراح آن بود.

ایران چاره دیگری جز این ندارد که بازدارندگی دفاعی خود را تقویت کند

شریف در جواب این سوال که راه مقابله با تجزیه ایران چیست، گفت: اگر با همین چند کلید واژه «تجزیه ایران، برنارد لوئیس، کنفرانس بیلدربرگ، اتریش»  جستجویی صورت بگیرد، اسناد این ادها را می‌توان در ده‌ها منبع ناهمگون مشاهده کرد. در این کنفرانس در سال ۱۹۷۹ این موضوع مطرح می‌شود که ایران باید تجزیه شود و تنها راه مقابله با ایران تجزیه است. در آن طرح تغییر در ایجاد منطقه و خلق خاورمیانه نوین که با آن دکترین بوش هم می‌گویند، مطرح شد.  همین طرح بود که در لیبی و عراق و سوریه اجرا شد ولی ناکام ماند و با تمام توان هم می‌خواهند، این طرح را در ایران پیاده کنند. به نظر من اگر بازدارندگی کنونی ایران نبود بدون شک و معطلی در ایران هم اجرا می‌کردند. به همین دلیل ایران چاره دیگری جز این ندارد که بازدارندگی دفاعی خود را تقویت کند چون اگر از این حیث کم بیاورد بدون تردید همان سناریوی لیبی را در ایران اجرا خواهند کرد.

وی خاطرنشان کرد: بنابراین تاریخ معاصر کشور ما نشان می‌دهد که مردم هر وقت بحث یکپارچگی کشور ما مطرح باشد اختلافات را کنار گذاشته و پشت حکومت خواهند ایستاد. زنده یاد عزت‌الله سحابی در یکی از سرمقالات خود بعد از بازداشت بسیار غمبار خود خیلی صریح گفتند که اگر یک کشور بیگانه به کشور ما تجاوز کند، قطعا ما پشت فرماندهی نظامی واحد قرار می‌گیریم.

برچسب ها :

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.