ابراهیم رزاقی؛ تحلیلگر مسائل اقتصادی
در سالهای گذشته بهویژه در تصدی دولت قبل اعداد و ارقام بسیار بزرگی بهعنوان واردات کالا به کشور را شاهد بودیم، این در حالی است که با اتکا به بیانات مقام معظم رهبری این امکان وجود داشت که همین کالاها را توسط جوانان در داخل کشور تولید کرد و بدین شکل مسئله رکود اقتصادی را با تولید حل کنیم. تحریمهای ظالمانه که طی سالهای اخیر افزایشیافته است در واقع یک نوع جنگ اقتصادی است که مانند جنگ نظامی نیاز به ابزارهای مشخصی دارد. مردم بهراحتی متوجه تهاجم نظامی میشوند و در دفاع همکاری میکنند؛ اما جنگ اقتصادی بسیار سخت است؛ به دلیل اینکه رسانهها و دولت مردم را نسبت به موضوع حساس نمیکنند و سرمایهداران فعالیتهای غیرتولیدی انجام میدهند. انگارنهانگار که تهاجم اقتصادی است، درحالیکه با نگاه به بیانات مقام معظم رهبری امروز مردم ما نسبت به سالهای اخیر روشنتر شدهاند باید به سرعت در این راه قدم برداریم. بهجای خامفروشی با فراوری نفت میتوانیم ۹۰ میلیون شغل ایجاد کنیم در سالهای پس از جنگ روند اقتصاد کشور آنگونه که مدنظر امام و رهبری بود تغییر نکرد و مشکلات اقتصادی امروز کشور ما ناشی از بیارتباط بودن سیاستهای اجرایی با آنچه در اندیشههای رهبر است. اگر به فرض تحریمها هم برداشته شود ممکن است باز هم مثل دولتهای قبلی که در زمان برداشتهشدن تحریمها درآمد حدود ۹۰ میلیارددلاری نفت و ۲۰ میلیارددلاری حاصل از صادرات غیرنفتی صرف واردات کالاهای غیرضرور شد باز هم دست به همین سیاست اشتباه بزنیم؛ ولی باید بدانیم که برخی مسئولان ما دانسته یا ندانسته حاضر نیستند سیاستهای خود را باتوجهبه شرایط پرفشار اقتصادی تغییر دهند. معمولاً زمانی که افراد مورد تهاجم قرار میگیرند نقاط ضعف خود را تقویت میکنند؛ به طور مثال اکنون که درآمدهای نفتی کشور به دلیل تحریمها کاهشیافته باید هزینههای ارزی را کاهش داد و به تولیدات داخلی یارانه داده شود. مردم دعوت به سادهزیستی شوند و کالای خارجی مصرف نکنند. مردم یاریگر تولیدکننده و کارگر داخلی باشند. باید جلوی فعالیتهای غیرمولد را گرفت؛ اینها شاخصهای اقتصاد مقاومتی است اقتصادی که مستقل است و مقابل اقتصاد وابسته امروز قرار میگیرد و همه اینها در حالی عملیاتی نمیشود که اتفاقاً شعار اقتصادی سال دقیقاً بر همین مسائل تکیه دارد. چرا دولت در این مسیر حرکت نمیکند جای سؤال است. چرا نمایندگان مجلس دولت را بابت اینکه همچنان در مسیر اضمحلال اقتصاد ایران و در همان مسیری که دولت هاشمی حرکت میکرد مسیر را ادامه میدهند در حالی که سیاست مداران امروز با اجرای ماده ۲ و ۳ قانون اساسی و همچنین اقدام برای اجراییشدن ماده ۴۳ و ۴۴ قانون اساسی هنوز میتوانند این روند را تغییر دهند. در حال حاضر دولت باید در هزینههای جاری صرفهجویی کند و صنایعی که در جهت صنعتیکردن کشور است ایجاد شود. تعاونیها فعال شوند. واسطهگری کاهش یابد. به تولیدکنندگان کشاورزی و صنعتی یارانه داده شود؛ البته مراقب باید بود که یارانهها به سمت فعالیتهای غیرتولیدی منحرف نشود. وامگیرندگان بانکی شناسایی شوند و با متخلفان شدیداً برخورد شود. از ثروتمندان مالیات گرفته شود و این مالیات در راستای پیشرفت کشور هزینه شود تا جامعه بهسوی هدف افزایش تولید و کاهش تورم حرکت کند.
https://sarzaminemana.ir/?p=1357